سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام

ارسال‌کننده : آرش فارسی در : 87/11/29 7:47 عصر

سلام چه خبراااا؟؟؟ بروبچ به همتون روز سپندارمزدا رو تبریک می گم حالتون چطوره؟ انگا خیلی خوشحالین حالتون چطوره من امروز با انرژی تمام به همتون سلام می کنم تو وب من هر کاری مجازه به جزززززز.......... نمی شه بگم بی ادبی می شه!!!!!!!!!!!! خوب عشاق عزیز چطورن؟؟؟؟ ایشششاللللا که خوبن  تعجب نکنید اینجا اوضاع همینه !!!(حال کردی چرت وپرتو!!)خوب فعلا بااااییییییییی


کلمات کلیدی : سپنداررررمزدا

ولنتاین و تولد مبارک

ارسال‌کننده : آرش فارسی در : 87/11/26 5:51 عصر

 

سلاااااا....ااام روز ولنتاین روز عشاق رو به همه تبریک میگم راستی امروز روز تولد بهترین دوستمه تولدش رو بهش تبریک می گم می خوام بهش بگم که خیلی دوسش دارم اون بهترین دوستمه و من همیشه واسش آرزوی موفقیت دارم الان هم رسما اعلام می کنم که تولد ...تولد... تولدت مبارک ...مبارک ...مبارک... تولدت مبارک... بیا شمعا رو فوت کن تا صد سال زنده باشی ... عزیزم دوست دارم خیییییللللیییی زیااااد... الهی غم نبینی گلم... تا آخر عمرم دوست دارم ..... تا آخر عمرت غم نبینی از همینجا بوست می کنم جای بوسم رو از رو صورتت پاک نکن بذار همه بدو نن چه قدر دوست دارم روز ولنتاین خوبی داشته باشی راستی امیدوارم زندگی خوبی با یارو داشته باشی دوباره می گم دووووسسستتتت دااااررررررم........




کلمات کلیدی : ولنتاین، تولد

سلام

ارسال‌کننده : آرش فارسی در : 87/11/25 9:28 عصر

مرگ
سلام میکنم به همه ی شما دوستان عزیز


کلمات کلیدی : دوستان

وای

ارسال‌کننده : آرش فارسی در : 87/11/24 5:36 عصر

راستش خوب همه فکر می کنن که من عاشق یکی شدم ولی من عاشق اون نشدم عاشق یکی دیگه شدم که نمی تونم بگم کیه چون اگه بگم هم واسه ی من هم واسه  ی اون بد میشه این چیزیه که منو عذاب می ده و داره منو می کشه نمی دونم چرا ولی یه اتفاقی افتاد که من از اون به بعد عاشقش شدم خدایا دارم می میرم دیگهکاش می شد خودش اینو بفهمه ولی نه بازم بد میشه اگه بفهمه آخه یه جور غروری نمی ذاره بهش بگم ااااه دیوونه شدیم رفت اصلا ولش کن دیگه وای کاش می شد.... ای بابا یکی نیست بگه خجالت بکش... خلاصه که دارم می میرم


کلمات کلیدی : عاشق، دیوونه، غرور، عذاب

وای

ارسال‌کننده : آرش فارسی در : 87/11/21 9:11 صبح

سلام من امروز سرما خوردم و نمی تونم از تو خونه در بیامخلاصه که بدبختی دارم دعا کنید زودتر خوب شم وگرنه می میرم خوب حالا بگذریم دوستان چرا نظر نمی دین خوب هی نظر ندادین که من دارم می میرم به خدا اگه یکی اومد تو وب و نظر نداد نظرش می کنم ااااا راستی داشت یادم می رفت بچه ها من من ... من... من ع ع ع ا اش ش ق ق شدم بگید چی کار باید بکنم تا خلاص شم وای که چقدر بده نمی دونم چی کار باید بکنم خواهش می کنم منو راهنمایی کنید 


کلمات کلیدی : عاشق

سلام

ارسال‌کننده : آرش فارسی در : 87/11/15 6:31 عصر

من ودوستام این چند روزو درگیر مسابقات والیبال بودیم جاتون خالی خیلی خوش گذشت هممون خیلی حرفه ای بازی کردیم   ما اصلا عضو تیم ملی هستیم(حال کردی لافو) ولی دعا کنید ما تو والیبال و کلا زندگیمون موفق بشیم ما هم برای شما همین آرزو رو داریم با تشکر اتحادیه ی بین المللی والیبالیست های جوان (این یکی دیگه خیلی ضایع لاف زنی بود)




کلمات کلیدی : والیبالیست

سلام

ارسال‌کننده : آرش فارسی در : 87/11/10 5:5 عصر

سلام دوستان امروز خیلی خوشحالم چون با توپ والیبال زدم تو سر یکی که بهم خیانت کرده بود      حالش جا اومد کثافت پررو آشغال فقط خدا کنه آدرس وبم رو داشته باشه بیاد بخونه ولی کاش محکم تر زده بودم یه طوری که حداقل ضربه مغزی می شد

من یکی که خیلی دلم خنک شد نبودید قیافه نحسشو ببینید خیلی بدش اومده بوداونقدر که سرخ شده بود کاشکی دوربین پیشم بود ازش عکس می گرفتم شما دعا کنید اون بمیره که اگه بمیره من دیگه خیلی خوشحال می شم

 




کلمات کلیدی :

نظر

ارسال‌کننده : آرش فارسی در : 87/11/3 8:53 عصر

تو رو خدا نظر بدین


کلمات کلیدی :

شاهکار ادبی فلسفی

ارسال‌کننده : آرش فارسی در : 87/11/3 8:52 عصر

نیازی مبهم مرا به خواب می خواند

از شدت نورهای بی سروتهی که هرثانیه پیکرم را می فشارند

خواب مرا نمی برد

از ترس هجوم افکاری خوش

 سر فرو برده در محملی دژ

خواب مرا نمی برد

من ز افکار خوش بد ندیدم

جز به دام افکندن خواب و هوشم

این اندیشه های به ظاهر خیال انگیز

برای من اند کابوسی خوف انگیز

که راز راه زندگی را مخفی

در میان لذت شبهای درد آلود ابلیس سرشت آن واهی آغوش یاغی

خوابم را از من گرفته و سالهاست که عقلم را به اسارت در آورده اند

هر چند نفهمیدم وبا خیال عقل

چقدر به این انوار شیطانی بی پروا نگرانم

آن زمان که باید بمانندم در ظلمت و سیاهی چراغ کجا بودند

کو آنهمه ادعا و دوستی

شرافت و عشق ودوستی بر زبان و

جدایی تمسخر و خیانت در سر

به آنها می گویم بروید که دیر آمدید

بروید که من با تنهایی خو گرفته ام

به هم قطارانطان به همه ی دنیا بگویید

در جوش وخروش و نیاز تنهایم گذاشتید

پس اکنون مرا در خلوت آرامشی هوشمندانه تنها گذارید

بیزاری من ازدوست نماهای روبه صفت گرگ خو پایانی نخواهد داشت

بگویید بنویسند

او که تا آخرین نفس جنگید زمان آرامش و مرگش فرا رسید

ازمن ساده گذشتند ولی من ساده تر خواهم گذشت

خائنین و کاذبین در هم دگر خواهم شکست

بگذارید بگویندتمام عمر را جنگید

چون آن ترسو از به زانو در آمدن وحشت داشت

بگویید مرا سرپا خاک کنند

این شاهکار بالایی کار خودمه لطفا نظرتونو در موردش بگید!!!!




کلمات کلیدی :

شاهکار ادبی قرن

ارسال‌کننده : آرش فارسی در : 87/11/3 8:51 عصر

آنگاه که هیاهوی درون بر سکوت بیرون غلبه کرده بود

روح مرده ی او بین دیوارهای کتابخانه از اعصار پیشین آهنگ نفی می نواخت

صورتک ازشدت نعره ی خنده آوری سر می داد

و بر تار و پود وجود آدمی لرزه ها می افکند

آنگاه که زمان با شنیدن شیهه ی اسب با تکاپو خاموش گشت

و من هنوز در این خلآ زندگی می کنم

و خدای خشم برای صلب نفسهایم فرود آمده

فردا در غروب سایه ها مبارزه پایان خواهد یافت

آیا می دانم روح من در اسید باز می گردد

اخوان مغز مرا با سیم ظرف شویی شستشو خواهد داد

مغز من در هجوم کفها منقلب می شود

آنگاه که دستانم بوی چشم می دهد

نمی دانم حباب است یا کره ی چشم

و اگر چشم بود با واقعیت ها روبه رو شده بودم

کبودی ها در عین ناباوری ایثار می کنند

و ایثارگران نامی چون مجسمه ای بهت زده اند

کاش

     من هم در زاویه ها جایی داشتم

                                            تا درخت احساس با اندیشه پیوند می خورد

شعر بالا شاهکاریه از منو قاصدک سر کلاس شیمی

 




کلمات کلیدی :

<      1   2   3      >
بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
JavaScript Codes